رایانرایان، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 9 روز سن داره

رایان عشق مامان و بابا

رایان عزیزم تولدت مبارک

سلام پسر عزیزم.بالاخره انتظار تموم شد و تو در روز 6 خرداد 1391 توی بیمارستان دنا و بادستای دکتر ابطحی به خوبی و خوشی به دنیا اومدی.آخ که چه لحظه قشنگی بود اون لحظه که برای اولین بار تو چشمای مامان نگاه کردی.وای که چقدردوست داشتنی و خوشگلی.خیلی شبیه به بابات هستی تازه چشات هم مثل باباییت رنگیه.انگار یه بابا امیر دیگه متولد شده.بابات خیلی ازاین بابت خوشحاله.خدارو شکر که همه چیز خوب بود.امروز تو 24 روزه هستی که من اینارو برات مینویسم.ببخش که نشد زودتر بیام.آخه تو تمام وقت مامان رومشغول کردی.بعدا میام و خاطرات روز تولدت رو برات مینویسم تا بدونی که چه روز قشنگی بود اونروز.بازم میگم به این دنیا خوش اومدی پسرم.تولدت مبارک.خیلی عاشقتم. ماما...
30 خرداد 1391

پسر عزیزم هفته 38 شدو ما همچنان چشم انتظاریم

عزیزم امروز سومین روز از هفته 38هست و من و باباییت وهمه خاله ها و دایی ها و عمو هات همچنان منتظریم.حال و روز مامان هم خیلی تعریفی نداره .آخه دل مامانی خیلی بزرگ شده و حرکت و جابجایی و غذا خوردن براش خیلی سخت شده.این روزا دیگه کارمون به شمارش معکوس روزا افتاده.دیروز با باباییت مطب دکتر بودیم.آقای دکتر بعداز بررسی وضعیت تو گفتن 4 خرداد روز خوبی برای تولد تو نازنینمه.این یعنی اینکه اگه ایشالله همه چیز خوب پیش بره 9 روز دیگه فقط 9 روز دیگه انتظارها به سر میرسه و شما قدم رنجه میفرمایی. الهی که به سلامتی و خوشی به دنیا بیای.آرزوی من و بابایی هم سلامتی تو هست.عزیزم نمیتونی تصورکنی که چه ذوقی و چه شوقی برای دیدنت داریم.بارها و بارها صورت خوشگلت رو...
26 ارديبهشت 1391

احساسات مادرانه من

پسر عزیزم.رایان نازنینم.همه هستی من و بابا امیر... بالاخره مامان این فرصت رو بدست آورد و وقتش یه کمی آزاد شد و تونست این محیط رو برای شما بسازه تا بتونه گوشه هایی از احساساتش رو نسبت به تو که هنوز نیومده شدی همه زندگی من و بعضی از لحظه های قشنگ و به یاد موندنیت رو اینجا برات به یادگار بذاره.به امید اینکه همیشه زندگیت پراز قشنگترینها باشه. عزیزم الان که دارم اینارو برات مینویسم تو 34 هفته و 3 روزه که تودل مامانی و این یعنی اینکه 34 هفته و 3 روزه که من و بابا امیرت بهاریترین روزامونو به انتظار اومدن تو سپری میکنیم. پسر قشنگم اون شبی که فهمیدیم شما تشریفتو آوردی تو دل مامان  شب نامزدی خاله زهرا بود.مامان که به موضوع مشک...
5 ارديبهشت 1391